جورواجورجورواجور، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

جورواجور

عوامل موثر در يادگيری دانش‌آموزان

1391/7/26 12:15
نویسنده : مامان مریم
302 بازدید
اشتراک گذاری

بسياري از والدين علاقه مندند درخصوص يادگيري و عواملي که يادگيري را ممکن و يا ميزان آن را افزايش مي دهد، مطالبي بدانند. حتي دانش آموزان مايل هستند بدانند که چگونه و تحت چه شرايطي يادگيري بهتر صورت مي گيرد و آنان چگونه مي توانند از زماني که در اختيار آن هاست، به مطلوب ترين صورت براي يادگيري بيشتر درزمينه مورد علاقه خود استفاده کنند.


آنچه در اين مختصر درمورد يادگيري مي توان بيان کرد، آن است که تمامي برنامه هاي درسي و تمامي تلاش هاي معلمان به قصد ايجاد رفتار يا نگرشي خاص در افراد صورت مي پذيرد و يادگيري پايه و اساس چنين رفتارها و نگرش هايي است.

1 - نقش محرک هاي دروني و بيروني: بعضي عوامل مي توانند به عنوان محرک هاي دروني و بروني براي يادگيري بيشتر تاثيرآفرين باشند. پاداش معلم در کلاس درس با آفرين و اظهار رضايت از دانش آموز به عنوان محرکي بيروني براي يادگيري بيشتر او به شمار مي آيد. پاداش هاي معقول و متناسبي که والدين در انجام مطلوب تکاليف و يا در ازاي توفيقات امتحاني به فرزندانشان مي دهند، از محرک هاي خارجي به شمار مي آيند و در استمرار تلاش هاي يادگيرنده بسيار موثرند. هنگامي که دانش آموزان هدف موضوع درسي را بدانند مشارکت و رغبت آنان در يادگيري آن موضوع بيشتر خواهد شد. همچنين هنگامي که مطلب و موضوع يادگيري در يک ساخت کلي و قابل درک باشد دانش آموزان آن را بهتر فرا مي گيرند. موضوع ديگر آن است که وقتي دانش آموزان درک صحيحي از موضوع درسي نمي يابند مطلب را حفظ نموده و خيلي سريع هم محفوظات فراموش خواهدشد. آنان بايد فهم و درک را اساس يادگيري خود قراردهند. براي يادگيري معمولا روش هاي اکتشاف، درگيري با مسئله و تجربه مطالب درسي دردنياي واقعي مي تواند اساس يادگيري براساس فهم را تشکيل دهد.

2 - معلم: معلم يکي ديگر از عوامل موثر در يادگيري دانش آموزان است. به خصوص نقش معلم در دوره ابتدايي در جريان يادگيري بسيار موثرتر از مقاطع ديگر تحصيلي مي باشد. اين امر به آن علت است که معلمان در دوره ابتدايي نقش الگوسازي را نيز براي دانش آموزان به عهده دارند. زيرا در سنين دبستاني، دانش آموزان الگوپذيري را که تا قبل از آمدن به دبستان متوجه پدر و مادر مي نمودند، اکنون متوجه معلمان خود نموده و از آنان الگوسازي مي نمايند. به خصوص در سال هاي اول و دوم ابتدايي که هنوز دانش آموزان اضطراب ترک خانه و دوري از پدر و مادر را همراه دارند، در سايه تدبير معلمان فهيم و مجرب، حضور در مدرسه را به صورتي دلنشين و بدون دغدغه آغاز خواهند نمود. نحوه ارتباط و حسن تدبير پيوند با دانش آموزان مي تواند تاثير عميقي از علاقه مندي به درس و مدرسه را در نگرش دانش آموزان باقي گذارد و زمينه مثبتي از علائق تخصصي در بين آنان ايجاد نمايد.

3 - فعاليت دانش آموز: امروزه نظريه هاي يادگيري به رغم نظريات معلم محوري يا کتاب محوري که در گذشته صف غالب کلاس هاي درس بوده است بر دانش آموز محوري و يا مسئله محوري تاکيد داشته و پيشرفت تحصيلي و يادگيري مطلوب تر را با محدوديت فعاليت دانش آموز ميسر مي دانند. برنامه ريزي درسي هم در رويکرد خود فعاليت دانش آموز را محور اساسي يادگيري مي شناسد و معلم، کتاب درسي، کلاس و ابزارهاي آموزشي و کمک آموزشي، همه و همه را براي کمک و حمايت از فعاليت دانش آموز و يادگيري مطلوب و موثر او مفيد و اصيل مي شناسد. يکي از عواملي که به تلاش و فعاليت دانش آموزان در کلاس درس و يا درهنگام انجام تکاليف براي يادگيري دروس کمک مي کند، به کارگيري روش هاي مناسب يادگيري از جمله روش اکتشاف و يا مسئله محوري است. يعني اينکه خود دانش آموز با مسئله يا موضوع يادگيري مواجه و تلاش و تکاپوي ذهني خود را براي يادگيري و يا کشف سوالات و ابهامات موضوع به کار مي گيرد و در اين خصوص معلم با سوالات هدايت شده و راهنمايي هاي احتمالي وي را در دسترسي به پاسخ هاي لازم و يادگيري مطلوب مسئله موردنظر مساعدت مي نمايد.

4 - تجربيات: يکي از عوامل موثر در يادگيري، داشتن تجربيات قبلي نسبت به پديده جديدي است که دانش آموز مي خواهد آن را فراگيرد. بعضي از پژوهش ها نشان داده اند که چنانچه موضوع يادگيري متکي به تجربيات قبلي باشد مي تواند هم سريع تر فرا گرفته شود و هم موضوع يادگيري براي مدتي طولاني تر در حافظه و ذهن فراگير باقي بماند. مثلا وقتي دانش آموز کلاس اول دبستان مي خواهد اولين کلمات را ياد بگيرد بهتر است اين کلمات از مواردي انتخاب گردد که کودک نسبت به آنها تجربه قبلي داشته و آنها را مي شناسد، از جمله کلمه آب، مامان، بابا، نان و...

5 - آمادگي: منظور از آمادگي، احراز توانايي هاي ذهني، جسمي و رواني لازم فراگيران براي دريافت مطالب درسي در کلاس درس است. همچنين ويژگي هاي مناسب و مطلوب فضا و جايگاهي است که تدريس در آنجا انجام مي پذيرد. چنانچه فردي از نظر شرايط ذهني به آمادگي درک عدد يا فهم احجام هندسي يا درک زمان و... که زمينه ذهني خاص خود را مي طلبد نرسيده باشد، نمي تواند دروس مربوط را به خوبي فراگيرد و بنابراين امر يادگيري مناسب تحقق نمي يابد. همچنين اگر فضاي کلاس، نور مناسب يا آرامش و امنيت خاص خود را نداشته باشد، آمادگي لازم براي يادگيري حاصل نخواهد گرديد. مشکلات جسمي از قبيل ضعف بدني، ضعيف بودن چشمان براي ديدن تابلو، مشکل شنوايي، معلوليت هاي جسمي در صورتي که مورد توجه و درمان قرار نگيرد، آمادگي دانش آموزان براي يادگيري را با مشکل مواجه مي سازد و در نتيجه يادگيري موثر صورت نخواهد گرفت.

وظايف خانواده ها دروضعيت تحصيلي فرزندان

1 - انتخاب مدرسه و عنايت در انتخاب معلم: توجه و عنايت والدين براي انتخاب مدرسه و مربي يکي از ويژگي هاي پدران و مادراني است که به توفيقات تحصيلي فرزندان خويش علاقه مندند. هيچ کس نمي تواند نقش مدرسه خوب را درتربيت و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان ناديده بگيرد. مدارس خوب از کادر مديريت با تجربه و علاقه مند برخوردارند و به همين دليل، هم معلمان و مربيان واجد شرايط، علاقه مند و مجرب را انتخاب خواهند نمود و هم در برنامه ريزي آموزشي پويا و کارساز مشارکت و اهتمام مي نمايند. از همه مهم تر در نظارت بر برنامه ها و ارزش يابي از آنها، به صورت مستمر اقدام خواهند کرد. به همين دليل نوع مدرسه، شرايط و ويژگي مربيان و معلمان مدرسه، در نحوه تربيت و زيرساخت شخصيت دانش آموزان و توفيقات تحصيلي و رفتاري آنان نقش اساسي و بنيادين خواهد داشت.

2 - برنامه ريزي براي امور آموزشي فرزندان در منزل: داشتن برنامه و نهادينه نمودن آن، رمز موفقيت براي هر فرد در زندگي شخصي و اجتماعي به شمار مي آيد. فرزندان ما براي انجام تحصيلات خود از برنامه اي خاص در مدارس تبعيت مي نمايند. تکميل کننده برنامه تحصيلات فرزندانمان در مدرسه، داشتن برنامه اي منظم در خانه براي انجام تکاليف و مرور برنامه هاي مدرسه است. عادت دادن به تبعيت از برنامه هاي منظم براي درس خواندن، پايه توفيقات تحصيلي آنان را فراهم خواهد نمود. اين امر بايد با مشارکت و نظر مثبت و مبتني بر رغبت آنها فراهم گردد. فرزندان ما وقتي از مدرسه به خانه بر مي گردند، حدود يک الي دوساعت نياز به تامين نيازهاي اوليه از جمله غذا و استراحت دارند، بنابراين نبايد در بدو ورود و بدون انجام استراحت لازم، از آنان بلافاصله توقع انجام کار درسي داشت و برعکس حتي چنانچه خود آنان بخواهند بلافاصله به امور درسي و آموزشي خود مشغول گردند، بايد به آنان توصيه نمود که ابتدا نيازهاي اوليه خود را مرتفع و قدري استراحت نموده و سپس به امور آموزشي خود بپردازند. بعد از يکي دو ساعت استراحت، فرصت لازم براي انجام برنامه در منزل فرا مي رسد. دانش آموزان دوره ابتدايي يک الي دو ساعت بايد به انجام تکاليف درسي و مرور برنامه هاي آموزشي بپردازند. اين ميزان مي تواند به صورت غيرپيوسته و به صورت دوره هاي نيم ساعته انجام گيرد، اما بايد با نظارت والدين و با کيفيت لازم صورت پذيرد. همچنين فرزند ما روزانه دو الي سه ساعت بايد در روز به انجام برنامه مورد علاقه خود بپردازد. اين برنامه مي تواند به دنبال انجام امور آموزشي و به صورت پاداش براي حسن انجام آنها صورت گيرد. بايد به خاطر داشت که اوقات فراغت فرزند با توجه به علاقه و رغبت او صورت پذيرد نه آنچه والدين دوست دارند. نهايتا کودکان ما بعد از امور آموزشي و اوقات فراغت حدود دو ساعت را بايد صرف شام و امور شخصي و بهداشت خود نمايند و استراحت به رختخواب بروند، زيرا آنان به حدود هشت ساعت استراحت و خواب نيازمندند و چنانچه اين ميزان استراحت نکنند و شب ديرتر از وقت عادي بخوابند، در روز بعد با حالت خستگي قادر نخواهند بود با نشاط و سرزندگي تلاش تحصيلي خويش را آغاز کنند و کارشان بهره وري لازم را نخواهد داشت.

3 - آشناکردن دانش آموزان به پذيرش درس خواندن و انجام تکاليف: براي فرزندان ما انجام تکاليف درسي و امور آموزشي در محيط خانه بايد به صورت يک فرهنگ درآمده و به عنوان يکي از برنامه هاي عادي روزانه براي آنان نهادينه گردد. يک راه انجام تکاليف، پاداش و يا به قول بعضي از متخصصان، عامل تقويت کننده رفتار است که در قسمت قبل بدان اشاره گرديد و راه ديگر نيز آشنا نمودن دانش آموزان با اثرات و نتايج درس خواندن و انجام تکاليف است، فرزندان ما بايد از روي منطق درک کنند که چرا بايد تکاليف خود را بخوبي انجام دهند و چرا بايد خوب درس بخوانند. آنها بايد مزاياي درس خواندن و توفيقاتي را که از اين راه متوجه آنان خواهد شد، بدانند و اين امر بايد با زبان منطقي و نه از روي جبر و الزام براي آنان تشريح گردد. در اين صورت آنها با آشنايي و عنايت لازم، به انجام تکاليف و درس خواندن اقدام، اهتمام و مشارکت خواهند نمود. به زبان واضح، درسي که از روي اجبار و الزام خوانده شود و تکاليفي که با اين شيوه انجام گيرد، آثار تربيتي لازم را نخواهد داشت.

4 - فراهم کردن شرايط مناسب و فضاي امن خانوادگي: ايجاد فضا و بستري مناسب براي درس خواندن فرزندان در منزل، از دو نظر قابل توجه است:
الف- منظراول، فراهم آوردن شرايط فيزيکي مناسب براي درس خواندن است. فضاي مناسب و ابزار کار لازم دو مقوله مورد توجه در اين راستا به شمار مي آيند. تحقيقات نشان داده است فراهم آوردن ميزتحرير، کتاب هاي درسي و غيردرسي و وسايل کمک آموزشي همچون ماشين حساب و حتي رايانه در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان موثرند. همچنين فضاي مناسبي همچون يک اتاق مستقل يا محلي که از سر و صدا و مزاحمت ديگران بدور باشد براي درس خواندن، لازم و ضروري است.
ب- منظردوم فراهم آوردن شرايط رواني مناسب براي درس خواندن فرزندان است. چنين فضايي زماني ايجاد مي گردد که فرزند ما از دغدغه و اضطراب جدال والدين با همديگر يا جدال و بحث آنها با فرزندان يا هرگونه شرايطي که در محيط منزل ايجاد تنش و سر و صدا يا نگراني نمايد، به دور باشد. همچنين فرزندمان بايد از آرامش نسبي محيط خانواده مطمئن بوده و حتي محيط زندگي او از شادي و نشاط برخوردار گردد. برنامه ريزي براي اوقات فراغت تا حدود زيادي اين نشاط و اميدواري را در کودکان ايجاد نموده و محيط سالم و پر از رغبتي را براي فرزندان جهت درس خواندن رقم خواهد زد.

5 - ارتباط با مدرسه و مربيان: يکي از مهمترين اموري که والدين براي مشارکت در برنامه ريزي تحصيلي و مساعدت به فرزندان خود بايد عهد ه دار گردند تماس و ارتباط مستمر با مدرسه فرزندان خود است. اين ارتباط مي تواند به دلايل زير صورت پذيرد:

الف- اطلاع از وضعيت درسي و تحصيلي دانش آموزان.
ب- اطلاع از شرايط تربيتي و رفتاري دانش آموزان.
پ- کسب آگاهي از استعداد تحصيلي و نقاط ضعف و قوت دانش آموزان.
ت- اخذ توصيه هاي لازم به منظور کمک و مساعدت درسي به دانش آموزان.
ث- هماهنگي و وحدت رويه خانه و مدرسه در امور تحصيلي و رفتاري دانش آموزان.

 برگرفته از :سایت شهرزاد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جورواجور می باشد